عروس خانواده بی بند و بار شدم / شب عروسی دروغ های آرش برایم رو شد

ساخت وبلاگ

زن جوان وقتی دید همسرش حلقه ازدواجشان را فروخته تاب نیاورد و خودکشی کرد.

خودکشی پس از رو شدن دروغ های همسر

دختر آخر خانواده بودم، چهار خواهر دارم که همگی آنها در سن پایین ازدواج کردند و به خانه شوهر رفتند، اما من این طور شوهر کردن را دوست نداشتم و می‌خواستم همسر آینده‌ام را خودم انتخاب کنم. سال سوم دبیرستان بودم که یک روز با پسری جوان در خیابان دوست شدم.

آرش از همان اول به من بسیار ابراز عشق و علاقه می‌کرد و می‌گفت دیوانه من است و بدون من نمی‌تواند زندگی کند و من که در همان زمان برادرم را در تصادف از دست داده بودم، جذب او شدم و رابطه ما بسیار صمیمی شد.
آرش می‌گفت شغلش جوشکاری است و با توجه به صحبت‌هایش معلوم بود که وضعیت خانواده‌اش خوب است و من خیلی خوشحال بودم چون که احساس می‌کردم می‌توانم وضعیت نابسامان زندگی خود را اصلاح کرده و وارد خانواده‌ای شوم که اوضاع بهتری نسبت به خانواده‌ام دارند.
روز‌ها گذشت و دوستی ما ادامه داشت تا این‌که یک روز متوجه تماس‌های مشکوک او شدم، چند بار که در پارک با هم بودیم و در مورد تماس‌های مشکوکش پرسیدم با پرخاشگری به من گفت به تو ربطی ندارد و دیگر نباید در این جور مسائل دخالت کنی، چند بار هم برای همین مساله کتکم زد. با این وجود به خواستگاری ام آمد و با وجود مخالفت شدید خانواده‌اش من و او عقد کردیم. الان یک سال از عقدمان می‌گذرد و من بعد از شب اول عروسی که که وارد خانواده او شدم تازه فهمیدم که نه‌تنها وضعیت زندگی آنها از خانواده من بهتر نیست بلکه تمام حرف‌های آرش در مورد زندگی و خانواده‌اش دروغ بوده است.
پدر و مادر آرش معتاد بودند و برادرانش مدام در پارتی‌های شبانه شرکت می‌کردند و بعضی وقت‌ها او را نیز با خود می‌بردند. چند روز پیش بود که متوجه شدم آرش حلقه ازدواجمان را فروخته تا بتواند برای پدر و مادرش مواد تهیه کند و الان هم می‌گوید من به تو هیچ علاقه‌ای ندارم و دیگر تو را نمی‌خواهم، به دلیل همین دچار افسردگی شدید شدم و یک بار اقدام به خودکشی کردم الآن هم بسیار نگران زندگی و آینده و آبرویم هستم و نمی‌دانم باید چه کار کنم.

خبر و رویدادهای روز ...
ما را در سایت خبر و رویدادهای روز دنبال می کنید

برچسب : بیوگرافی عروس خانواده حسنی, نویسنده : wedkh-khabarpo بازدید : 96 تاريخ : سه شنبه 18 آبان 1395 ساعت: 11:31